تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی

طراحی های دیوار به طورمعمول، منحصر به پایداری داخلی و خارجی و همچنین بررسی آنالیز باربری توسط مهندس طراح دیوار و یا مهندس سیویل سایت است. علاوه ­بر­این، مسئولیت پایداری و استحکام محل ساخت و ساز بر عهده مالک بوده و باید توسط وی از طریق عقد قرارداد با شرکت های مهندسی ژئوتكنيك بررسی شود. شرکت مهندسی ژئوتکنیک، ارائه دهنده تجزیه و تحلیل عمومی کل محل ساخت و ساز از جمله اثرات دیوار حائل مدولار می­باشد.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (12)
تجزیه و تحلیل
تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (2)
پایداری داخلی ترکیبی

همانطور­که نقش طراحی برجسته ­تر می­شود، به­ همین­ منوال، انجام تحلیل و بررسی پایداری داخلی ترکیبی متداول‌تر می­گردد. محاسبات پایداری داخلی ترکیبی، تعیین کننده ضریب‌های اطمینان برای سطح مستعد لغزش (عبوری از جرم خاک مسلح موجود و غیر‌مسلح و همچنین نمای دیوار)است.

محاسبات پایداری داخلی ترکیبی به یک مبانی طراحی دیوار، بالای مصالح پاشنه دیوار و نه بیشتر از دو برابر ارتفاع و یا طول دیواره (هر کدام بزرگتر است) محدود می­شود. این محدوده ارزیابی، سطح لغزش را از طریق نمای دیوار مدل می­کند.

سطح لغزش، به لایه­ های شبکه ژئوگرید نیرو وارد کرده و برش و شکم دادن را در قطعات نمای دیوار حائل مدولار، ایجاد می­کند. طراحان محاسبات پایداری داخلی ترکیبی، می­توانند مبانی طراحی دیوار را با یک محاسبه جامع، مدل کنند.

این محاسبات دربردارنده اثرات خاکریز و مقاومت خاک موجود و همچنین شامل مقاومت جداگانه لایه ژئوگرید، فاصله عمودی لایه‌ها، برش و مقاومت اتصالی است که نمای دیوار حائل مدولار به سیستم وارد می­کند. مهندس ناظر یا طراح دیوار، باید پایداری داخلی ترکیبی بالای مصالح پاشنه دیوار را از طریق نمای دیوار در محل ساخت و ساز، بررسی کند.

لازمه ثبات بیشتر طراحی در محل ساخت، همراهی مالک با مهندس ژئوتکنیک در امر پایداری عمومی محل ساخت و ساز است. که این مهم شامل خاک های زیر مصالح پاشنه تمام دیوار­ها و ساختار­های طراحی شده در پروژه سایت است.

شیوه طراحی

متد ساده شده تحلیل پایداری شیروانی بیشاپ، یکی از متداول­ترین روش­های الگو­سازی تحلیل پایداری عمومی شیب­های مسلح است.

در این شیوه، حجم و وزن خاک بالای یک سطح لغزش به گوه­ های قائم تقسیم می­شود. وزن خاک جهت محاسبه نیروهای لغزشی رو به جلو و همچنین مقاومت در برابر لغزش پاشنه ناشی از اثر متقابل اصطکاکی با خاک در امتداد سطح لغزش، استفاده می­شود.

ما از فرایند ارزیابی یکسانی در محاسبات پایداری داخلی ترکیبی برای برهم­ کنش خاک استفاده می­کنیم. هم­چنین تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی، نیروهای مقاومتی که توسط لایه ­های ژئوگرید در تلاقی با کمان لغزش ایجاد شده و همینطور مشارکت نمای دیوار حائل مدولار را ترکیب می­کند.

الگوسازی، پایداری شیب یا نما را نادیده می­گیرد و یا سعی در شبیه سازی آن بصورت یک لایه نازک نیمه-عمودی از خاک دارد. محاسبات پایداری داخلی ترکیبی، ظرفیت برشی نما و همینطور ظرفیت­های اتصال نما را تجزیه و تحلیل می­کند تا یک مشارکت نمای معقولی نسبت به مقاومت در آن سوی معادله، ایجاد سازد. با ترکیب این نیروهای مقاومتی و لغزشی چندگانه در طول سطح لغزش، یک معادله ضریب اطمینان با نسبت نیروهای مقاومتی به نیروهای لغزشی ایجاد می­شود.

نتیجه نهایی، تعیین­ کننده این مسأله است که آیا تعادل نیروها در امتداد یک سطح لغزش مشخص، وجود دارد یا خیر؟

معادله زیر، ضریب اطمینان پایداری داخلی ترکیبی را محاسبه می­کند: 

ضریب اطمینان پایداری داخلی ترکیبی                     

=(∑ Fr + ∑ Facing + ∑ Fgr ) / (∑ Fs + ∑ Fdyn)                        

جایی که:

∑ Fr = مجموع نیرو­های مقاومتی خاک

 ∑ Facing = مجموع مشارکت نما

 ∑ Fgr = مجموع مشارکت ژئوگرید

 ∑ Fs = مجموع نیروهای لغزشی

 ∑ Fdyn = مجموع نیروهای لغزشی ناشی از بارگذاری لرزه ای

نیروهای مقاومتی و لغزشی خاک

همانطورکه قبلاً به این مسئله اشاره شد، متد ساده­ شده بیشاب در وهله اول تعیین­ کننده وزن خاک بالای سطح لغزش و سپس نیروهای مقاومتی و لغزش ناشی از وزن خاک در امتداد سطح لغزش است. شکل شماره 3، بخشی از نمونه را از طریق محدوده ارزیابی محاسبات پایداری داخلی ترکیبی نشان می­دهد. برش های عمودی در خاک بالای کمان لغزش، نشان­دهنده بخش جداگانه خاک آنالیز شده­است که این امر به وسیله تئوری بیشاپ انجام گرفته­است. به طور مثال، ما وزن­ها و نیروهای مرتبط با یک برش یا گوه خاک را مشخص می­کنیم. طراح، محاسبات یکسانی را برای هر گوه جداگانه خاک انجام می­دهد و در آخر همگی آن­ها را با هم جمع کرده تا به یک متد ساده شده و جامع از روش بیشاپ دست یابد. در الگوی بیشاپ، گوه­های خاک می­توانند از طریق بخش­های جداگانه محاسبه شوند.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (3)
نیروهای مقاومتی و لغزشی خاک

 زیرا در این فرضیه از نیروهای اصطکاکی عمودی در میان گوه ­های خاک صرف­نظر شده است. به­ این­ معنی که در اهداف طراحی، هیچ گونه اثر متقابلی بین گوه­های جداگانه خاک وجود ندارد. بنابراین، وزن گوه جداگانه خاک به آسانی از طریق ضرب کردن حجم خاک در آن گوه، به وسیله واحد وزن مخصوص خاک تعیین می­گردد.

طراح باید هندسه دقیق بخش­های دیوار را برای تعیین حجم­های جداگانه گوه و ارزیابی کمان لغزش، مشخص سازد. این هندسه بسیار پیچیده برای هر کمان لغزش متفاوت است و محاسبه آن به صورت دستی، امری طاقت فرسا می­باشد.

باید به یاد داشت که هرچه برش گوه نازک­تر باشد، وزن ازدست رفته آن در محاسبات کمتر خواهد­بود. اینکه، انتهای هر گوه در محاسبات یک وتر قائم محسوب می­شود و نه یک قوس، برای سهولت در انجام محاسبات است.

وزن از دست رفته خاک، ناحیه­ ای در پایین وتر و قوس تحتانی بوده و زمانی که گوه ها نازک­ ترهستند، قابل چشم پوشی است.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (4)
تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (5)

وقتی که وزن گوه معین می­گردد، نیروی لغزشی رو به جلو به وسیله ضرب کردن سینوس زاویه پایین گوه خاک محاسبه می­شود؛ جایی که ∝ به عنوان زاویه بین وتر پایینی و افقی هر گوه خاک تعریف می­گردد. ∝ برای هر گوه به دلیل محل نسبی آن در امتداد سطح لغزش، متفاوت است.

نیروی لغزشی

(∝) سینوس (وزن گوه)=Fs 

مقایسه لحظه ­ای دو گوه، W1 = 1000 lb/ft (14.6 kN/m) and W2 = 100 lb/ft (1.46 kN/m)، اولین گوه (W1) نزدیک انتهای کمان لغزش است، جایی که قوس نزدیک نما تمام می­شود و نسبتاً مسطح است. بنابراین، زاویه ∝ کوچک و به میزان تقریبی ده درجه است. دیگری (W2) نزدیک بالای کمان لغزش است، جایی که قوس شیب­دارتر بوده و بنابراین زاویه ∝ شیب­دارتر می­شود که به طور معمول 60 درجه می­باشد. مؤلفه سینوس ∝ به عنوان درصدی از حرکت رو به جلو نمایش داده می­شود. به طور مثال، هرچه زاویه ∝ مسطح­تر باشد، درصد، کوچکتر خواهد­بود.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (6)
نیروی لغزشی

Fs1= (W1) sin (10 degrees) = 1000 lb/ft (0.174) 17.4% of (1000 lb/ft)= 174 lb/ft (2.54 kN/m)

Fs2= (W2) sin (60 degrees) = 100 lb/ft (0.866) 86.6% of (100 lb/ft) = 86.6 lb/ft (1.26 (kN/m)

نیروی مقاومت لغزشی با ضرب کردن وزن گوه از طریق تانژانت زاویه اصطکاک داخلی خاک، محاسبه می­گردد که به طور معمول برای ضریب برهم­کنش اصطکاکی خاک نیز استفاده می­شود.

با­ این­ وجود روش بیشاپ، این مؤلفه را با روش یک معادله هندسی با عنوان ∝m∝; m تقسیم می­کند که این معادله یک رابطه بین مقاومت خاک و زاویه نسبی لغزش( ∝) برای هر گوه بوده و یا به طور مشخصی در ثبات کلی در کتاب­های درسی تعریف شده و یا در نرم افزارهای تحلیل پایداری کلی مانند ReSSa به کار خواهد ­رفت.

∝Tan (Φ)/ m (وزن گوه)=Fr

M∝= cos(∝) + {sin (∝) tan (Φ)} / FS1

FSi ضریب اطمینان اولیه است که برای آغاز فرایند تکرار بکار رفته است. 

بطور کلی، متد ساده شده بیشاپ دقیق­تر از روش­های معمولی برش است. اما برای ضریب اطمینان نیازمند راه­‌حل آزمون و خطای مبتنی بر تکرار است. بنابراین، طراح باید تخمین بزند که چه ضریب اطمینانی در نتیجه نهایی سطح لغزش بکار برود. هر­چه محاسبه ابتدایی به ضریب اطمینان واقعی نزدیک­تر باشد، فرآیند تکرار کمتری مورد نیاز خواهد­بود. این فرایند تکرار برای محاسبات بیشاپ یک استاندارد محسوب شده که به مشکل بودن محاسبات دستی نیز اشاره می­کند.

سربارها و بارهای لرزه ای

سربارها و بارهای لرزه­ ای در مدل بیشاپ، به صورت مشابه محاسبه می­شوند و چه بار مرده یا زنده، به وزن­های گوه­ های جداگانه خاک اضافه می­گردند. باید به یاد داشت که در محاسبات پایداری داخلی ترکیبی، هیچ­گونه تمایزی بین بار مرده و یا زنده وجود ندارد.

با بکارگیری این روش، مؤلفه وزن گوه به وسیله وزن نسبی سربار افزایش پیدا می­کند و سپس به محاسبات نیروی مقاومت لغزشی و نیروی لغزشی افزوده می­شود.

قابل توجه طراح!!!

طراح باید مراقب تجزیه و تحلیل مکانی باشد که درآن سربارها به کار رفته­ اند تا سربارها بتوانند آن وزن مورد نظر را فقط به گوه­ های متأثر خاک اضافه کنند.

بنابراین معادله نیروهای مقاومت لغزشی و نیروهای لغزشی بدین صورت بازتعریف می­گردد.

نیروی لغزشی: Fs= (وزن گوه+ وزن سربار) sin (∝)

نیروی مقاومت لغزشی Fr= (وزن گوه    +  (وزن سربار tan (Φ) m∝

نیروی لرزه­ای(Fdyn) برای یک سطح لغزش مشخص، به نیروی لغزشی(Fs) اضافه شده و به وسیله ضرب کردن ضریب شتاب افقی (kh) تعیین می شود.

Fdyn= (Fs) (kh)

برای تمامی گوه ها : ∑ Fdyn= ∑ Fs (kh)

 

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (6)
سربارها و بارهای لرزه ای

مشارکت ژئوگرید (Fgr)

بدیهی است که اگر یک لایه‌ژئوگرید از یک کمان لغزش عبور کند، مقاومت‌ژئوگرید، پایداری و ضریب اطمینان سطح‌لغزش را افزایش می­دهد. بنابراین، برهم ­کنش نسبی ژئوگرید (Fgr) به طور مستقیم به طرف مقاومت معادله‌تعادل اضافه می­گردد. برهم­ کنش شبکه، در این محاسبه به طور مستقیم تحت تأثیر فاصله عمودی ژئوگریدها است. اگر لایه‌های شبکه‌ژئوگرید به‌هم نزدیک شوند، احتمال بالایی وجود دارد که این لایه‌ها از سطح لغزش عبور کنند. بنابراین، اثر متقابل بیشتری را فراهم می ­سازند. هرچقدر فاصله­ ژئوگریدها بیشتر باشد، احتمال این مسئله که سطح‌لغزش به میان لایه‌های شبکه ژئوگرید بیفتد، بیشتر است. در نتیجه باعث افزایش پایداری سطوح لغزش نمی­شود.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (8)
مشارکت ژئوگرید (Fgr)

نیروهای مقاومت افقی که بخاطر تلاقی کمان لغزش با لایه ­های ژئوگرید به وجود آمده­اند، به وسیله کمترین مقدار بیرون کشیدگی مقاومت خاک و مقاومت کششی مجاز دراز مدت ژئوگریدها (LTADS) ، تعیین می­گردند. بیرون­ کشیدگی خاک به وسیله تعیین طول مهاری(Le) در هر سوی سطح لغزش و ترکیب آن با فشار محدود کننده و یا بار قائم از خاک بالایی، محاسبه می­شود.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (9)
تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی

در زمان محاسبه مشارکت ژئوگرید ، طراح باید دو طرف کمان لغزش را در نظر بگیرد. اگر کمان لغزش از مقاومت خاک در امتداد سطح لغزش آزاد شود،

در این صورت با لایه های تحت تأثیر ژئوگرید درگیر می­شود. لایه­ های ژئوگرید به سه طریق دچار گسیختگی می­شوند: اولآً شبکه می تواند از خاک موجود طرف سطح لغزش بیرون کشیده شود. دوم اینکه، لایه­ های ژئوگرید می توانند از خاک لغزشی سطح لغزش، بیرون کشیده شوند. از­این­ رو، طراح باید این مسئله را در نظر بگیرد که انتهای شبکه به نما متصل است. بنابراین، مجموع مقاومت بیرون­ کشیدگی سمت گوه لغزشی برابر با مقاومت اتصال بعلاوه بیرون­ کشیدگی خاک است. احتمال بسیار کمی وجود دارد که شبکه گسیخته شود، زیرا این ترکیب اکثر اوقات بزرگتر از مقاومت گسیختگی شبکه ژئوگرید است (محدود به (LTADS. سوم اینکه، شبکه در صورت بیرون ­کشیدگی بیش از حد مجاز(LTADS) هر لایه متأثر از مقاومت­های خاک می تواند گسیخته شود.

محاسبات نشان می­دهند که به احتمال زیاد اگر لغزش رخ دهد، بعضی از لایه­ ها از بخش خاک محافظت شده(خاک موجود) بیرون کشیده خواهند­شد و همزمان بعضی لایه ­ها گسیخته می ­شوند. طراح باید هر لایه از ژئوگرید متأثر را برای سه حالت شکست، آنالیز کند تا مقدار کوچکتر را برای هر لایه معین کند و پس از آن مجموع این مقادیر کوچک، مقدار مجموع مشارکت ژئوگرید( Fgr ∑) را تشکیل می­دهند.

پایداری داخلی ترکیبی-مشارکت نمای دیوار

یکی از اجزای محاسبات پایداری داخلی ترکیبی، گنجاندن پایداری نما جهت افزایش مقاومت در برابر لغزش پاشنه است. پایداری نمای دیوار معمولاً در الگوسازی عمومی به دلیل پیچیدگی الگوی یک دیوار حائل مدولار، به صورت یک برنامه کامپیوتری پایداری شیب نادیده گرفته شده­است. ثبات نمای دیوار ازطریق یک برش قفل و بستی بین بلوک و ظرفیت اتصال مابین بلوک و ژئوگرید ایجاد می­شود که هردوی آنها به فاصله عمودی لایه­های ژئوگرید و مقدار بار قائم بالای ناحیه مورد بحث مرتبط هستند. 

هرچقدر لایه­های مسلح کننده به هم نزدیک­تر شوند، باعث پایداری بیشتر نما در مقاومت اتصال و برش می­گردد. حداکثر فاصله­بندی مجاز بین لایه­های ژئوگرید در صنعت ساختمان حدود 812 میلیمتر است.

 با ­این­ وجود، تجارب گذشته نشان داده دیوار­های حائلی که لایه­های ژئوگرید آن بسیار جدا از هم فاصله­گذاری شده، عملکرد طراحی خوبی را برای دیوار بجای نگذاشته اند. 

 این مشکلات با نشست بیش از حد، جابجایی افقی و شکم دادن دیوار مرتبط است. سیستم ژئوبلوک یک فاصله­ بندی ژئوگرید 40 سانتی متری را توصیه می­کند. فاصله ­بندی نزدیک لایه های مسلح کننده با مقاومت پایین ­تر، یک روش بسیار مؤثر در توزیع بارها در سرتاسر جرم بوده که منجر به ایجاد یک ساختار منسجم می­شود.

باید این مطلب را به یاد داشت که طراح باید علاوه بر بررسی ثبات ایجاد شده توسط محل اتصال ژئوگرید، مقاومت برشی قطعات بلوک را نیز ارزیابی کند. اما فقط مقدار کوچک­تر این دو مورد ذکر شده در معادله ضریب اطمینان پایداری داخلی ترکیبی، استفاده می­شود. درک این مهم که این دو نیروی تثبیت کننده به هم پیوسته هستند، برای طراح دیوارهای حائل مدولار مسلح بسیار سودمند خواهد­بود.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (10)

پایداری نمای ایجاد شده توسط اتصالات ژئوگرید

در تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی، زمانیکه کمان لغزش از میان نمای دیوار در یک لایه ژئوگرید حرکت می­کند با اطمینان می توان فرض کرد که ظرفیت کامل اتصال برای مقاومت در برابر لغزش پاشنه در دسترس است. با­این­ حال، لایه ­های ژئوگرید در نما، که در بالا و پایین کمان لغزش قرار دارند، باعث ایجاد مقاومت و افزایش پایداری می­گردند. با بکارگیری فاصله تأثیر حداکثری به مقدار 812 میلیمتر از کمان لغزش، یک درصد از اتصالات شبکه برای محاسبه مشارکت اتصالات بلوک به شبکه ژئوگرید در زمان ارزیابی پایداری نما، استفاده می­شود. مثال­های زیر نشان دهنده موقعیت و نقاط مختلف فاصله ­گذاری و کمان لغزش هستند.

در مورد A، کمان لغزش مستقیماً بالای لایه ای از ژئوگرید است که دو لایه از آن در محدوده تأثیر 812 میلیمتری قرار گرفته و در هر سوی کمان لغزش است. با نگاه به توزیع درصدها می­توان به این مسئله پی برد که ظرفیت­های مقاومت اتصالات به شرح 75% شبکه 2A و 25% شبکه 3A می­توانند در آنالیز نمای دیوار بکار گرفته­ شوند. با فرض 200 میلیمتر ارتفاع برای هر قطعه.

در مورد B، فاصله بندی سه لایه، مابین شبکه ­ها و کمان لغزش تلاقی­ کننده با نمای دیوار در یک لایه ژئوگرید وجود دارد. بنابراین، می توانند 100% شبکه 3A و 25% درصد شبکه ­های 2A و همچنین ظرفیت­های مقاومت اتصال 4A را شامل شوند.

مورد C لایه ­های جداری یا مرزی را نشان می­دهد. کمان لغزش به سمت انتهای دیوار است. بدین معنی است که بخش انتهایی محدوده تأثیر در واقع شامل انتهای دیوار می­شود. ظرفیت­های مقاومت اتصال شبکه به آسانی در 25% درصد شبکه 3A ، 75% شبکه ­های 1A و 2A شناسایی می­شوند. با­این­حال، به دلیل اینکه کمان لغزش در بخش انتهایی دیوار واقع شده، می­تواند 50% مقاومت در برابر لغزش پاشنه اصطکاکی بین قطعه ژئوبلوک و بستر شنی را شامل شود.

پایداری نما ناشی از مقاومت برشی بلوک

بر­هم­ کنش برشی بین قطعات به آسانی با درک این مطلب که هرچه بارهای معمولی بالای یک ناحیه مشخص بیشتر باشد، مقاومت برشی بلوک به بلوک بیشتر می­شود، قابل محاسبه است. معادله مقاومت برشی آزموده­ شده به واسطه تولید دیوار حائل مدولار در قالب آزمایش ASTM D6916 ایجاد می­شود که این معادله تعیین ­کننده مقاومت برشی بلوک به شبکه و شبکه به بلوک و نیز مقاومت برشی بلوک به بلوک مرتبط با بار قائم بالای آن ناحیه است. اولین کاری که طراح باید انجام دهد تعیین این مسئله است که آیا سطح لغزش مورد بحث از نما در یک لایه ژئوگرید عبور می­کند یا خیر؟ 

اگر عبور کند فرض می­شود که نما به دلیل مقاومت اتصال با شبکه ژئوگرید صد در صد پایدار است. بنابراین، طراح می­تواند مقاومت برشی شبکه به بلوک آن ناحیه را در آنالیز نمای دیوار در نظر بگیرد.

اگر سطح لغزش از نمای بین لایه ­های شبکه ژئوگرید بگذرد، یک چرخش دورانی بین لایه ­های شبکه ژئوگرید ایجاد می­شود که همراه با آن لایه پایینی شبکه ژئوگرید نقاط محوری برای شکم دادن بالقوه نمای دیوار را تشکیل می­دهد. با جمع ­بندی تمامی این موارد درباره نقطه مفصلی، طراح باید مشخص سازد که آیا بار قائم درآن ناحیه می تواند به اندازه قابل توجه­ی با اثر چرخشی رو به بالا ایجاد شده توسط نیروهای لغزشی، مقاومت کند؟

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (11)

اگر بار قائم به اندازه کافی برای مقاومت با اثر دورانی وجود داشته ­باشد، بلوک توانایی بلند­شدگی نخواهد داشت و طراح می­تواند اضافه کردن مقاومت کامل برشی بلوک به بلوک به مقاومت در برابر لغزش پاشنه را در نظر بگیرد. با ­این ­وجود، اگر بلند­شدگی چرخشی بر بارهای قائم غلبه کند، نمای دیوار رو به جلو می چرخد و مقاومت برشی بلوک نمی­تواند به مقاومت کلی اضافه گردد.

درنهایت، با این چرخش رو به جلو، مقاومت اتصال شبکه ژئوگرید با لایه بالای شبکه ژئوگرید درگیر خواهد­شد و باعث نگهداشتن نما می­شود. اگر دیوار به چرخش خود ادامه دهد، بلندشدگی­های بیشتری رخ خواهد­داد و همچنین باعث ایجاد یک شکم دادگی رو به جلو در بین لایه ­ها و سرانجام موجب شکست موضعی دیوار می­شود.

مشارکت نمای دیوار

همانطورکه قبلا ذکر شد، طراح نمی تواند در زمان جمع زدن نیروی مقاومت، پایداری نما را هم از اتصالات شبکه ژئوگرید و هم از برش بلوک محاسبه کند. شکست یکی از این موارد نامبرده، منجر به ناپایداری نمای دیوار خواهد­شد. بنابراین، آن موردی که کمترین نیروی مقاومتی را داراست، کنترل کننده مشارکت نما خواهد­بود و در محاسبات ضریب اطمینان پایداری داخلی ترکیبی، مورد استفاده قرار می­گیرد. پایه و اساس این رویکرد بر یک تئوری ساده متکی است؛ اینکه هنگامی که لایه­ های مسلح کننده به صورت نزدیک کنار هم قرار می­گیرند، صلبیت نما بیشتر می­شود. هرچه صلبیت نما به وسیله مشارکت اتصال بیشتر شود، مقاومت برشی در قسمت­های ارزیابی شده با احتمال بیشتری کنترل می­شوند. به­ همین­ ترتیب، به میزانی که فاصله­ بندی شبکه ژئوگرید افزایش پیدا کند، به همین نسبت مشارکت اتصال کمتر می­شود. بنابراین موجب ایجاد مشارکت اتصال برای فرایند کنترل می­گردد.

مثال زیر نمونه ­ای از ارزیابی پایداری داخلی ترکیبی برای یک مجموعه سایت و شرایط خاک است. باید به یاد داشت که مالک می­بایست یک بررسی کلی از پایداری عمومی انجام دهد. این نوع از محاسبات نیازمند صدها هزار فرایند تکرار در ارزیابی ده­ها هزار قوس­های لغزش است.

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (12)
مشارکت نمای دیوار

نمونه 1-6

الگوی نمونه 1-6:

Β= 78°   

 y= 120 lb/ft 3 (19 kN/m3

Ao=0.25

Φi=30°  

Φr=28°       

ژئوگرید به صورت دو قسمت مجزا فاصله­ گذاری می­شود و حداقل طول آن 3/7 متر می­باشد. مقاومت کششی مجاز ژئوگرید برای این نمونه تقریباً 1,008lb/ft (14.7 kN/m)  است.

در بررسی آنالیز کامل پایداری داخلی ترکیبی، این مطلب مشخص گردید که حداقل ضریب طمینان برای پایداری داخلی ترکیبی، بین لایه ی دوم و سوم بلوک­ها قرار می­گیرد

 

∑ Fr =  18,156 lb/ft (265 kN/n) = مجموع نیروهای مقاومت خاک 

∑Facing= مجموع مشارکت نما (یا اتصال و برش شبکه ژئوگرید)

∑ Vu=  4,082 lb/ft (59.6 kN/m)=مجموع برش بلوک

∑ Conn=  4,819 lb/ft (70.4 kN/m)=مجموع اتصالات

∑ Facing= 4,082 lb/ft (حداقل اتصال و برش) (59.6 kN/m)

∑ Fgr=  2,791 lb/ft (40.7 kN/m)=مجموع مشارکت شبکه ژئوگرید

∑ Fs=  17,608 lb/ft (257 kN/m)=مجموع نیروی لغزشی

∑ Fdyn= 1,585 lb/ft (23.1 kN/m)=مجموع نیروهای لغزشی ناشی از بارگذاری لرزه ­ای

ضریب اطمینان پایداری داخلی ترکیبی

= (∑ Fr + ∑ Facing + ∑ Fgr) / (∑ Fs + ∑ Fdyn)

= (18,156 lb/ft + 4,082 lb/ft + 2,791 lb/ft) = 1,304   

 (17,608 lb/ft + 1,585 lb/ft)=1.304

= (265 kN/m + 59.6 kN/m + 40.7 kN/m) = 1,304

 (257 kN/m + 23.1 kN/m)= 1,304

تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی راه گسترش نامدار بلوک نمادار (13)

رویکرد طراحی و ضریب اطمینان

حداقل ضریب اطمینان برای پایداری داخلی ترکیبی برای شرایط ایستایی1/3 و برای شرایط لرزه­ای 1/1 است. اگر پس از تکمیل تجزیه و تحلیل، ضریب اطمینان پایین­تر از این استانداردها بودند، طراحی دیوار نیاز به تجدید نظر دارد. لطفاً توجه داشته باشید که جهت ارائه یک بررسی گسترده مستقل برای یک دیوار حائل مسلح شده با شبکه ژئوگرید هنگام تجزیه و تحلیل پایداری داخلی ترکیبی، چسبندگی در روش ارائه شده در نظر گرفته نمی­شود. اکثر نرم افزارهای کامپیوتری پایداری کلی، یک مقدار برای چسبندگی در نظر می­گیرند که می تواند اعداد نهایی را به طرز چشمگیری تغییر ­دهد. علاوه­ بر­این، اکثر برنامه‌­های پایداری کلی، رویکردی با جزئیات برای مشارکت نمای دیوار ارائه نکرده اند. بنابراین در زمان انجام یک بررسی مقایسه ­ای با نرم افزارهای تحلیلی، به سختی می­توان نتایج دقیق را برداشت کرد.

چند گزینه طراحی به منظور افزایش ضریب اطمینان برای پایداری داخلی ترکیبی به شرح زیر است:

بکارگیری خاکریزی انتخابی : یک روش به خوبی مدون شده ­است که در این شیوه، استفاده از خاک­های انتخابی با مقاومت درونی بالاتر به عنوان خاکریز در محدوده خاکریزی، منجر به ایجاد دیواری بهتر با عملکرد و پایداری افزایش یافته می­شود. این مورد همچنین باعث بهبود پایداری داخلی ترکیبی شده که می­بایست به عنوان اولین توصیه ذکر شود.

لایه ­های اضافه مسلح کننده شبکه ژئوگرید: کاهش فاصله­ گذاری بین لایه های مسلح کننده ژئوگرید، سطح لغزش را مجبور به تلاقی با لایه ­های بیشتر ژئوگرید می­کند. این امر باعث ضریب اطمینان بیشتر می­شود. همچنین پایداری نمای دیوار، بهبود یافته و موجب ارتقاء پایداری داخلی ترکیبی می­گردد.

افزایش طول شبکه مسلح کننده ژئوگرید: افزایش طول شبکه ژئوگرید، سطح لغزش را مجبور به تلاقی­ کردن با لایه­ های بیشتر ژئوگرید کرده و در نهایت آن را درون محدوده تحلیلی فرو می­کند. با­ این­حال، این عمل نیازمند به گودبرداری اضافی بوده و پرهزینه تر از سه گزینه طرح موجود خواهد­بود.

اضافه ­کردن ژئوگرید در شیب بالای دیوار: برای شیب ­های بالای دیوار، اضافه­ کردن لایه های مسلح کننده ژئوگرید به شیب دیوار ممکن است باعث افزایش پایداری داخلی ترکیبی گردد. طول و فاصله ­بندی این شبکه­ ها بستگی به شرایط و ویژگی سایت دارد و این عمل باید با همکاری مهندس ژئوتکنیک انجام گیرد.

اشتراک گذاری مطالب این صفحه در :

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!